همانطور که در اینجا پیشتر درباره نیاز به تحصیل زبان در دانشگاه برایتان نوشته بودم، در اینجا میتوانم بگویم تحصیل زبان فرانسه در دانشگاه میتواند یکی از انتخابهایم در زندگی باشد که به میزان زیادی نگاهم را به دنیا تغییر داد. برخلاف آنچه که انتظار داشتم تحصیل زبان فرانسه در دانشگاه برای من به معنی سر در آوردن از گوشه و کنار زبان فرانسه و یادگیری عمیقتر این زبان برای تحصیل در مقطعی بالاتر در حوزه زبانشناسی بود. اما این سفر رهآوردهای دیگری را هم به همراه داشت، تا جایی که به طور کلی مسیر جدیدی را برای من به سوی دنیایی دیگر ایجاد کرد.
گرایشهای رشته زبان فرانسه در دانشگاههای ایران
اولین حقیقتی که هنگام انتخاب رشته با آن مواجه شدم این بود که از همان مقطع کارشناسی میبایستی مسیرم را برای تحصیل در گرایش مترجمی یا ادبیات انتخاب میکردم.
در واقع سه گرایش اصلی برای تحصیل در رشته زبان فرانسه در دانشگاههای ایران و یک گرایش به نسبت جدیدتر برای مطالعات فرانسه در ایران وجود دارد که میتوانید در اینجا ببینید.
در دانشگاههای مختلف و در دپارتمانهای زبان گوناگون، شما مجموعا قادر هستید به تحصیل در ادبیات فرانسه، مترجمی زبان فرانسه و یا آموزش زبان فرانسه بپردازید، که از این میان آموزش زبان فرانسه تنها در مقطع تحصیلات تکمیلی ارائه میشود. من از میان ادبیات فرانسه را به سایر گرایشها ترجیح دادم.
کارشناسی ادبیات فرانسه در دانشگاههای ایران
هر کدام از دانشگاههای ایران ادبیات فرانسه را به شیوه متفاوتی ارائه میدهند.
اما آنچه از نحوه ارائه آنها برای من مهمتر بود این بود که در درجه اول چرا گرایش ادبیات را انتخاب کنم. هنگام شرکت در کنکور و تغییر رشته، تنها چیزی که میدانستم این بود که قصد ندارم روزی مترجم زبان فرانسه شوم. (تصمیمی که البته بارها و بارها در کلاسهای ترجمه به چالش کشیده شد و در طول کار و زندگی نیز به بوته آزمایش افتاد).
در آن هنگام احتمال میدادم که شاید بخواهم مدرس زبان فرانسه شوم (که البته همین هم شد اما نه با نیت اولیه) و البته میدانستم برای تحصیل در گرایش آموزش در مقطع کارشناسی ارشد هم خواه ناخواه بهتر بود تا در کارشناسی ادبیات فرانسه تحصیل کنم چرا که کنکور کارشناسی ارشد بر پایه سؤالات گرایش ادبیات بود.
اما دلیل اصلی من برای انتخاب گرایش ادبیات بیش از هر چیز تمایل عمیق من به دریافت درک عمیقتری از زبان و نگاهی جامعتر به سطوح زبانی برای ادامه تحصیل در رشته زبانشناسی بود. انتخابی که بعدها باز هم به چالش کشیده شد.
با شرکت در کنکور سراسری، که به زبان فرانسه در آن شرکت کردم و در زیر گروه آن رتبه اول را کسب کردم، توانستم وارد دانشگاه تهران شوم، جایی که دروازههای جدیدی از این رشته در مقابل من گشوده شد.
ترم اول هنوز نتوانسته بودم خانوادهام را با این انتخابم همراه کنم. من که با خبر قبولی در یکی از بهترین دانشگاههای کشور به پهنای صورت اشک ریخته بودم و ذوق کرده بودم، هنوز نتوانسته بودم خانوادهام را با این انتخاب همراه سازم.
در دانشگاه با این که دانش نسبی نسبت به زبان فرانسه داشتم نیز با چالشهای جدیدی رو به رو شدم. شرکت در کلاسهای پایه برای من بیشتر به منزله یادگیری چند نکته جدید دستور زبان و چند لغت جدید، مشاهده مستقیمی از روش تدریس استادان و همچنین ایجاد ارتباط با کسانی بود که هنگام تحصیل در رشته شیمی احساس میکردم چقدر از آنها دورم: همکلاسیهای دوران کارشناسیام. همکلاسیهایی که بعدها متوجه شدم بیشتر از این که به خاطر علاقه مشترکمان نسبت به زبان فرانسه گرد هم آمده باشیم، هم مسیر شده بودیم تا از ابعاد ناشناخته دیگری که هر کدام منحصربفرد بودند سر در آوریم. برخی از آنها گرایشهای هنری و فلسفی داشتند. برخی عاشق ترجمه و برخی مسلط به زبانهای دیگر بودند. و البته برخی ادبیات را میستودند.
برای آشنایی با دروس کارشناسی ادبیات فرانسه اینجا را ببینید.
در سالهای دوم یا سوم دانشگاه بود که دغدغههای من به چیزی فراتر از کلاسهای دانشگاهی تبدیل شد.
در سال سوم شروع به یادگیری زبان اسپانیایی به عنوان زبان دوم در دانشگاه کردم. و از طرفی من که همچنان آرزوی تحصیل در رشته زبانشناسی را در دل میپروردم، از همان ابتدا شروع کرده بودم به یادگیری زبان لاتین و زبان فارسی میانه تا درک عمیقتری نسبت به زبانهای خارجی همچون فرانسه و انگلیسی و همچنین زبان مادری خود دست پیدا کنم. میزان علاقمندی من به حدی بود که با تشکیل انجمن علمی در دانشکده برای مدتی کلاسهایی را برگزار کردم تا زبان لاتین را به دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده درس بدهم.
سال آخر اما، نگاه من از زبان فرانسه به چیزی فراسوی زبان تغییر پیدا کرد.
تئاتر فرانسوی زبان
اگر داستان من را خوانده باشید، میدانید که سفر یادگیری زبان فرانسه برای من در نوجوانی آغاز شد، و یکی از جرقههای آن زمانی خورد که تئاتر فرانسوی کودکان شنگول و منگول را بر روی صحنه دیدم. شگفتی آن لحظه که هرگز از خاطرم نمیرود یک سال پس از آن به اوج خود رسید، زمانی که تئاتر فرانسوی شازده کوچولو را دیدم و از فضای شاعرانه آن بیشترین لذت را بردم.
برای آشنایی بیشتر با تئاتر فرانسه اینجا را ببینید.
در طول سالهای کارشناسی، نمایشنامههای متعدد کمدی و تراژدی اصیل فرانسوی و همچنین نمایشنامههای کمی مدرنتر را در کلاسهای درس مطالعه میکردیم. بدین ترتیب، من که دانشجوی ممتاز دوره کارشناسی بودم، در سال آخر به دعوت یکی از استادان و با گروه کوچکی از دختران هم رشته خود عازم بیروت شدیم تا در یک مسابقه تئاتر فیالبداهه فرانسوی زبان به نمایندگی از ایران شرکت کنیم.
این سفر که اولین سفر من به خارج از ایران بود و شگفتیها و چالشهای خود را به همراه داشت، نقطه عطفی برای من بود تا دو علاقه دیرین خود به تئاتر و زبان فرانسه را روی صحنه بهم گره بزنم و به دیدگاهی فراتر از مطالعه زبان محض دست یابم. برای سفر به لبنان در کنار من میتوانید اینجا را بخوانید.
هنگامی که ترم ۸ کارشناسی را به اتمام میرساندم همچنین، درگیر یک پژوهش جذاب در زمینه ادبیات تطبیقی فارسی و فرانسه شدم. پژوهشی که برای من و همگروهیم چیزی بیشتر از یک ارائه کلاسی شد. من تمام نوروز را به مطالعه آثار کامل دو نویسنده اختصاص دادم و در حالی که زیر برگههای روش تحقیق و مقالات دنبال ردپای عناصر ادبی در آثار آنان میگشتم، سعی میکردم مختصری برای کنکور کارشناسی ارشد هم درس بخوانم.
هنگام شرکت در کنکور کارشناسی ارشد، در رشته ادبیات فرانسه رتبه ۵ و در رشته زبانشناسی رتبه ۲۰ را اخذ کردم. بعلاوه از آنجا که دانشجوی ممتازی بودم این امتیاز از جانب بنیاد ملی نخبگان به من داده شد تا بتوانم به صورت مستقیم هم وارد دوره کارشناسی ارشد شوم.
در اینجا بود که باید میان آنچه که از ابتدا برای آن تغییر رشته داده بودم، یعنی تحصیل در رشته زبانشناسی، و ادبیات فرانسه انتخاب میکردم. از آنجایی که گرایش من به زبانشناسی کاربردی و تحلیل متن بود، ادبیات فرانسه را انتخاب کردم.
کارشناسی ارشد ادبیات فرانسه
به مانند بسیاری رشتههای دیگر، کارشناسی ارشد در واقع پلی است میان مقطع کارشناسی و دکترا که در آن به صورت کمی تخصصیتر با حوزههای مختلف ادبیات فرانسه آشنا شدیم.
برای آشنایی بیشتر با دروس کارشناسی ارشد فرانسه اینجا را ببینید.
برای من این دوره البته با اجرای دو تئاتر دیگر همراه بود.
اولی که در سال اول کارشناسی ارشد به روی صحنه رفت نمایشی انتزاعی بود که «کلمه پایانی» نام داشت. این نمایش در دومین جشنواره دانشجویی فرانسوی زبان در ایران برگزار شد و در آن نقش کلمه پایانی نمایش را بازی کردم.
و دومین تئاتر که یک تئاتر کودک به نام «کارآگاه توتو» بود در سومین جشنواره دانشجویی فرانسوی زبان به روی صحنه رفت که برای من جایزه چهارمین بازیگر برتر زن به خاطر بازی در نقش «آینه جادویی» و برای گروهمان جایزه پنجمین گروه برتر از لحاظ هماهنگی و اجرا را به ارمغان آورد.
ما این نمایش را دو بار دیگر در دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه تهران و البته در مقابل دانشآموزان فرانسویزبان دو مدرسه دیگر اجرا کردیم که مورد استقبال آنان قرار گرفت.
سفر به سوئیس و فرانسه
یکی از فرصتهای خوبی که تحصیل زبان فرانسه در دانشگاه در اختیار شما قرار میدهد، فرصت یادگیری از استادان و قرار گرفتن در جریان فرصتهای تحصیلی و آموزشی است.
یکی از این فرصتها که برای من بسیار ارزشمند بود، فرصت گذراندن یک دوره آموزشی تقریبا یکماهه در دانشگاه ژنو بود که در تابستان ۱۳۹۶ برگزار میشد.
این سفر که در تقویت زبان فرانسه من تأثیر بسزایی داشت، اولین سفری بود که به تنهایی به اروپا داشتم و پر از ماجراهای جذاب و هیجانانگیز و ارتباط با افراد از فرهنگهای مختلف بود که از آن بسیار آموختم. بعلاوه این سفر برای من مقدمهای شد برای سفری کوتاه به قلب فرانسه، یعنی پاریس، که در آن توانستم زیباییهای کشوری که تنها از طریق ادبیات و تئاتر با آن آشنا شده بودم را پس از چندین سال از نزدیک ببینم. برای خواندن درباره ماجراهای من در سفر به سوئیس و فرانسه میتوانید اینجا را ببینید.
پایان کارشناسی ارشد
دوره کارشناسی ارشد معمولا در ایران با گذر از گردنه دفاع از پایاننامه به سرانحام میرسد. این مقطع با وجود بالا و پایین شدنهای زندگی و همچنین مسئولیتهای کار در کنار تحصیل برای من هم با سختیهایی همراه بود. بهخصوص که موضوعی را برای پژوهش انتخاب کرده بودم که برایم از جذابیت فوقالعادهای برخوردار بود و برایم اهمیت داشت که به خوبی بتوانم آن را ارائه دهم. برای این کار کتابی را از ژنو به ایران آورده بودم که نویسنده آن در ایران ناشناخته بود و احساس میکردم باید ارائه خوبی از او برای اولین بار در ایران داشته باشم تا پایه پژوهشهای بعدی شود.
برای آشنایی بیشتر با پژوهش من در حوزه جهانوطنی در ادبیات اینجا را ببینید.
اشتغال به کار
در همین سالهای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد بود که در دورههای روش تدریس شرکت کردم و در همین سالها بود که پایههای تدریس زبان فرانسه را چیدم. کار تدریس همزمان نگاه مرا به زبان فرانسه دگرگون کرد و راه جدیدی را برای ارتباط برقرار کردن با افرادی برایم ایجاد کرد که همان علاقه اولیه مرا به زبان فرانسه در دل میپروراندند.
برای آشنایی بیشتر با تجربه تدریس زبان فرانسه اینجا را ببینید.
ادامه تحصیل در مقطع دکترا
ادامه تحصیل در مقطع دکترای ادبیات فرانسه برای من با همهگیری ویروس کرونا مواجه شد. من که در ابتدا از دانشگاهی کانادایی پذیرش و بورسیه گرفته بودم، پس از سفری کوتاه به کانادا، سرانجام تصمیم گرفتم به ایران بازگردم و تحصیلات خود را در سرزمین مادری ادامه دهم. بنابراین پس از دو بار شرکت کردن در کنکور مقطع دکترا و مصاحبه با استادان این رشته موفق شدم در دانشگاه تهران به ادامه تحصیل بپردازم.